بهانه زندگی

ویار شدید

1390/11/16 8:19
نویسنده : نفیسه
757 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بچه ی شیطون . معلوم هست تو دل مامان داری چکار می کنی که من این همه داغونم ؟! چند روزیه که اصلاً حالم خوب نیست و از شب تا صبح و صبح تا شب یک سره حالم بده . بدیش اینکه میل به هیچ غذایی ندارم و با این حال هم تازه خیلی تشنم می شه و چون معده ام خالیه آب هم نمی تونم بخورم . دلم می خواد یه ماده ای باشه که هم گرسنگیمو برطرف کنه هم تشنگیمو و حالمم بد نشه .

روز جمعه از بس حالم بد بود صبح که همه حلیم و عدس می خوردند با حسرت نگاهشون می کردم و دوباره ضعف کردم و مجبور شدم بخوابم . قبلش به بابا علی گفتم بگذار بیاد اول از همه یه گوش مالی از طرف من داره که اینقدر مامانی رو اذیت نکنه بعدش خواب دیدم تو زودتر بدنیا اومدی و اینقدر خوشگل بودی و مامانو دو تا بوس خوشگل کردی تا بیدار شدم اینقدر خوشحال بودم که اصلاً حالمو یادم رفته بود فقط دلم می خواست بودی تا صدتا بوست می کردم . فهمیدم که اومدی از دل مامان دربیاری .....

اما اگه می دونستی که مامان چقدر دوست داره ، باهات شوخی کردم ، تو سالم و سرحال باش مامان همه رو تحمل می کنه چون عاشقته

باز هم میام ...........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

آرینا
18 بهمن 90 19:24
سلام گلم حرف دل منو زدی مثل همیم..... به هیچی نمیتونم لب بزنم خدا بهمون صبر بده