بهانه زندگی

اولین سونو

1390/11/12 8:57
نویسنده : نفیسه
857 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزکم .

دو روز پیش مامانی رفت سونو تا اولین خبرها را از به به کوچولوش بگیره . اینقدر دلهره و اضطراب داشتم فقط برای اینکه خانم دکتر بگه تو سالمی . با اینکه ساعت 1 نوبت داشتم اما ساعت 3 نوبتم شد اینقدر هم آب خورده بودم که داشتم . . . خلاصه خانم دکتره گفت خدا را شکر ضربان قلب کوچیکت شنیده میشه ، یک سانتی متر و دو میلمتری ! و سنتم 7 هفته و یک روز !

آخر سر پرسیدم سالمه که خانم دکتر گفت بله در حد سنش سالمه (قربون سنت برم جیگرم) ، جوابشو گرفتم و رفتم خونه بابام هم تازه از کربلا اومده بود تا رسیدم بوسیدمش و بابا هم اول از همه سراغ نی نی گلمونو گرفت منم گفتم سلام میرسونه تازه شده یک گرم !

بابا و مامانم خیلی خوشحالند و هر دفعه که حرف از تو میشه یه جوری خاص نگام می کنند .

امیدوارم به صحت و سلامت و خوشی بیای و زندگیمو پر از رونق و برکت و شادی کنی . احساس خاصی نسبت بهت دارم . یه خوشحالی همراه با دلهره و اضطراب ، استرس به دلیل اینکه آیا می تونم تو را اونطور که خدا می پسنده تربیتت کنم ؟ آیا می تونم مامان مهربون و خوبی برات باشم ؟ خودت عزیزم برام دعا کن تا شایسته وجود پاک و مقدسی مثل تو باشم .

خیلی دوستت دارم ، عاشقتم ، . . .ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

الهام مامان نخود
12 بهمن 90 9:42
سلام مامان شدنت رو بهت تبريك مي گم.من هنوز سونوگرافي نرفتم بايد يكي دو هفته صبر كنم. دعا كن بچه من هم سالم باشه.من تازه فهميدم مامان شدم. با آرزوي بهترين ها براي خودت و ني ني نازت و باباي ني ني.